جدول جو
جدول جو

معنی سال طبیعی - جستجوی لغت در جدول جو

سال طبیعی
(لِ طَ)
سال طبیعی عبارت است از آن مدت که اندراو یکبار گردش گرما و سرما و کشت و زه بتمامی بود و آغاز این مدت از بودن آفتاب است بنقطه ای از فلک البروج تا بدو بازآید. و از این جهت به آفتاب منسوب کرده اند این سال و اندازۀ آن سیصد و شصت و پنج روز است و کسری از چهار یک روز کمتر چنانک ما همی یابیم وز چهار یک روز بیشتر چنانکه پیشینگان همی یافتند و چون سال طبیعی این است که گفتیم ماه او که نیم شش است از وی، ماه اصطلاحی است نه طبیعی. (التفهیم ص 221)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سماع طبیعی
تصویر سماع طبیعی
در فلسفه قسمتی از حکمت طبیعی که در امور طبیعی و آنچه همۀ اجسام طبیعی در آن اشتراک دارند مانند ماده، صورت، حرکت، سکون، طبیعت و غیره بحث کند
فرهنگ فارسی عمید
(لَ مِ طَ)
مراد از عالم طبیعی مقابل مجردات و عقول است که عالم شهادت باشد. (از مبداء ومعاد ملاصدرا ص 302). و رجوع به اسفار ج 2 ص 177 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اجل طبیعی
تصویر اجل طبیعی
مرگ سرشتی مرگ ناگزیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالم طبیعی
تصویر عالم طبیعی
جهان اپرهام جهان تنانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میل طبیعی
تصویر میل طبیعی
خیم
فرهنگ لغت هوشیار